English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4348 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
They were all either kI'lled ou taken prisoners . U همگی آنها کشته یا گرفتا رشدند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
all hands U همگی اماده همگی
coincidence function U پردازش دو یا چند سیگلنال ورودی و خروجی آنها تابع AND آنها باشند
salami technique U کلاه برداری کامپیوتری توسط تراکنشهای جدا وکوچک که دنبال کردن آنها وتشخیص آنها مشکل است
managers U برنامهای که رکوردها را نگهداری میکند و به آنها دستیابی دارد و آنها را پردازش میکند
manager U برنامهای که رکوردها را نگهداری میکند و به آنها دستیابی دارد و آنها را پردازش میکند
regenerated U 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerate U 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerating U 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerates U 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
totyality U همگی
en masse U همگی
one anda U همگی
entire U همگی
the tribes are all up U ایلات همگی
altogether U همگی مجموع
all hands parade U همگی به رژه
all- U هرگونه همگی
all U هرگونه همگی
Young and old. U کوچک وبزرگ (همه و همگی )
Everyone sends their regards to you. U همگی بهت سلام رسوندن.
killed in action U کشته
he was killed U او کشته شد
killed U کشته
fallen U کشته
omnibus wire U سیمی که همگی جریان الکتریک از ان می گذرد
to go west U کشته شدن
he will be killed U کشته خواهدشد
to die in ones shoes U کشته شدن
He was kI'lled on the spot. U جابجا کشته شد
the fallen U کشته شدگان
killed steel U فولاد کشته
killed in action U کشته جنگی
massicot U کشته سرب
food for powder U کشته شدنی
gruel U کشته شدن
slain U کشته شده
to kiss the dust U کشته شدن
slack lime U اهک کشته
immolate U کشته شده
peers of the realm U بزرگانی که می توانند همگی در مجلس اعیان به نشینند
plastring trowel U ماله کشته کشی
Strange to say he was not kI'lled. U عجب آنکه کشته نشد
It ilanded him in trouble . U آدم کار کشته ای است
The kI'lled and the wounded. U کشته وزخمی ( در جنگ وغیره )
To be crazy about agirl . U کشته مرده دختری بودن
to have ones gruel U شکست خوردن کشته شدن
I was literally ( nearly , almost ) kI'lled . I was within an ace of being kI'lled. U چیزی نمانده بود کشته بشوم
Memorial Day U روز یادبود کشته شدگان جنگی
hydra U مار 9 سری که بدست هرکول کشته شده
unit matrix U ماترسی که عناصر قطر اصلی همگی برابر یک و بقیه عناصرش صفر باشند
lost cluster U تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
I hate to rain on your parade, but all your plans are wrong. U از اینکه کارت را مختل کنم بیزارم، اما برنامه هایت همگی اشتباه هستند.
to spray a tree U داروی ویژه بردرختی افشاندن تا انکه میکربهای ان کشته شود
He was killed when his parachute malfunctioned. U بخاطر اینکه چترش کار نکرد [عیب فنی داشت] او [مرد] کشته شد.
electronic U سیستم خرید از خانه با استفاده از کاتالوگهای کامپیوتری و پرداخت با کارت اعتباری همگی توسط ترمینال کامپیوتر خانگی
oldster U ادم کار کشته که چهار سال در نیروی دریایی کار کرده باشد
corn-effect U ذرتی شدن فرش که در اثر پرداخت یا قیچی کردن نامناسب بوجود می آید و پرزهای فرش همگی دارای یک ارتفاع نبوده و ظاهر پرز فرش بلند و کوتاه می شود
to be assassinated U ترور شدن [کشته شدن] [به قتل رسانده شدن]
themselves [for their part] <adv.> U از طرف آنها
for their part <adv.> U از طرف آنها
on their part <adv.> U از طرف آنها
channeled U یچ کردن بین آنها
channel U یچ کردن بین آنها
channels U یچ کردن بین آنها
I need them tonight. من آنها را امشب میخواهم.
rules U وعملیات روی آنها
Send them in two at a time . U آنها رادو تا دوتابفرست تو
channelled U یچ کردن بین آنها
I need them urgently. من آنها را فوری میخواهم.
I need them today. من آنها را امروز میخواهم.
in such a way as to enable them U به طوری که آنها بتوانند
channeling U یچ کردن بین آنها
Ask each and every one of them . U ازیک یک آنها بپرسید
They held me culpable for the accident. U آنها من را مقصر آن پیشامد دانستند.
logical U مراحل و تصمیمات و ارتباطات آنها
They were all alike. U همه آنها یکی بودند.
They gave me permission by way of an exception ... U آنها به من استثنأ اجازه دادند ...
BCC U و لیست آنها را نشان نمیدهد
descriptions U لیست داده ها و خصوصیات آنها
They became estranged . They fell out . U میانه آنها بهم خورد
I need them before friday. من آنها را قبل از جمعه میخواهم.
description U لیست داده ها و خصوصیات آنها
keep these separate from those. U اینها را از آنها جدا نگاهدار
They cannot hold a candle to him . U سگش می ارزد بهمه آنها
When will they be ready? U چه وقت آنها حاضر میشود؟
catalogued U لیستی از مضوعات یا محتواهای آنها به ترتیب
catalogs U لیستی از مضوعات یا محتواهای آنها به ترتیب
catalogues U لیستی از مضوعات یا محتواهای آنها به ترتیب
cataloguing U لیستی از مضوعات یا محتواهای آنها به ترتیب
downsize U که در آنها ایستگاههای کاری هوشمند هستند.
catalogue U لیستی از مضوعات یا محتواهای آنها به ترتیب
cataloging U لیستی از مضوعات یا محتواهای آنها به ترتیب
cataloged U لیستی از مضوعات یا محتواهای آنها به ترتیب
microcomputing U مربوط به ریز کامپیوتر و استفاده آنها
list U لیست توابع یا دستورات و حل آنها در برنامه
Their names are as follows . U اسامی آنها بقرار زیر است
double vault U [دو طاق با فضای خالی بین آنها]
They are openly seeking his being sacked. U آنها آشکارا به دنبال اخراج شدن او هستند.
They were devastated by the news. U این خبر آنها را بسیار پریشان کرد.
byte U که کامپیوتر در یک واحد روی آنها کار میکند
schematic U نمایش قط عات سیستم و نحوه اتصال آنها
bytes U که کامپیوتر در یک واحد روی آنها کار میکند
references U لیست توابع یا دستورات و محل آنها در برنامه
I cant see much difference in them. U فرق زیادی بین آنها نمی بینم
reference U لیست توابع یا دستورات و محل آنها در برنامه
chronological order U ترتیب رکوردها و فایل ها با توجه به تاریخ آنها
Nothing was said between them. U هیچ کلمه ای بین آنها رد و بدل نشد.
Bantu U وابسته به مردم بانتو و زبانها و فرهنگهای آنها
hash U لیست ورودی ها طبق شماره hash آنها
There they were in all their finery. U آنجا آنها در تمام زر و زیور خود بودند.
They were all dreesd in black. U تمام آنها لباس سیاه پوشیده بودند
They live abroad for the greater part of the year. U آنها بخش بیشتری از سال را در خارج زندگی می کنند.
optical U و آنها را به حالتی تبدل میکند که کامپیوتر پردازش کند
not give someone the time of day <idiom> U تنفر به اندازهای که از دیدن آنها چشم پوشی کنید
They were dressed all in black. U همه آنها لباس تمام سیاه پوشیده بودند
Theyre twins and it is impossible to know one from the other . U آنها دو قلو هستند ومعلوم نیست کدوم کدومه
reads U 1-نگاه کردن به حروف چاپ شده و فهمیدن آنها. 2-
ranges U مجموعه موضوعاتی که خریدار از بین آنها انتخاب میکند
point U که تقسیم بین واحد کامل و بخش کسری آنها
ranged U مجموعه موضوعاتی که خریدار از بین آنها انتخاب میکند
pass U یک اجرا از لیست موضوعات برا ی مرتب کردن آنها
range U مجموعه موضوعاتی که خریدار از بین آنها انتخاب میکند
passed U یک اجرا از لیست موضوعات برا ی مرتب کردن آنها
passes U یک اجرا از لیست موضوعات برا ی مرتب کردن آنها
read U 1-نگاه کردن به حروف چاپ شده و فهمیدن آنها. 2-
job U خواندن دستورات کنترل ار از منبع ورودی و اجرای آنها
jobs U خواندن دستورات کنترل ار از منبع ورودی و اجرای آنها
signalled U پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signal U پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signaled U پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
magnetic U و امکان ذخیره سازی آنها را در رسانه مغناطیسی فراهم میکند
FAQ U الات عمومی و پاسخ آنها درباره یک موضوع مربوطه استphantom
cross reference generator U متغیر ها و اعداد ثابت با محل آنها در برنامه ایجاد میکند
They must give not less than 2 weeks' notice. U آنها باید این را کم کمش دو هفته قبلش آگاهی بدهند.
fraud U پور درآوردن با کلک زدن به مردم یا دروغ گفتن به آنها
frauds U پور درآوردن با کلک زدن به مردم یا دروغ گفتن به آنها
hash U لیست همه ورودیهای یک فایل با آدرس کلید hash آنها
Their eyes met. U آنها به هم زل زدند. [همینطور به معنی گفتگوی بدون مکالمه یا عشق به هم]
signalled U تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
linkages U ترکیب برنامههای جداگانه با هم و استاندارد کردن فراخوانی ها و ارجاع ها در آنها
edit U ترکیب برنامههای جداگانه و استاندارد کردن فراخوان ها و مراجعه ها در آنها
edited U ترکیب برنامههای جداگانه و استاندارد کردن فراخوان ها و مراجعه ها در آنها
signaled U تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signal U تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
linkage U ترکیب برنامههای جداگانه با هم و استاندارد کردن فراخوانی ها و ارجاع ها در آنها
priorities U لیست وسایل جانبی و اولویت آنها هنگام ارسال سیگنال وقفه .
changes U چاپ گرفتن از محل هایی که داده باید در آنها تغییر کند
weighting U مرتب کردن کاربران , برنامه ها یا تاریخ با توجه به اهمیت یا اولویت آنها
conversions U لیست کدهای اصلی یا عبارات و معادل آنها به زبان یا حالت دیگر
It is all over between them . They are thru with each other . U بین آنها چیزی باقی نمانده ( را بطه یا تماسی وجود ندارد )
hopper U وسیلهای که کارت پانچ ها را نگه می دارد و آنها را به دستگاه خواننده میدهد
logic U ترمیم ریاضی عملیات منط قی مثل AND و OR و... و تبدیل آنها به مدارهای مختلف
conversion U لیست کدهای اصلی یا عبارات و معادل آنها به زبان یا حالت دیگر
hoppers U وسیلهای که کارت پانچ ها را نگه می دارد و آنها را به دستگاه خواننده میدهد
pinout U شرح محل سوزن ها در مدار مجتمع به همراه کار و سیگنال آنها
changing U چاپ گرفتن از محل هایی که داده باید در آنها تغییر کند
doubled up U صفی که دادههای جدید می توانند به آنها اضافه شوند حتی به انتها
doubled U صفی که دادههای جدید می توانند به آنها اضافه شوند حتی به انتها
double U صفی که دادههای جدید می توانند به آنها اضافه شوند حتی به انتها
peg U میله چوبی با نوک تیز [برای محکم بستن چیزی به آنها]
interrupt U نرم افزاری که سیگنالهای وقفه را می پذیرد و روی آنها کار میکند.
paging U که آدرس به آنها اختصاص داده میشود و در صورت نیاز فراخوانی می شوند
interrupting U نرم افزاری که سیگنالهای وقفه را می پذیرد و روی آنها کار میکند.
interrupts U نرم افزاری که سیگنالهای وقفه را می پذیرد و روی آنها کار میکند.
changed U چاپ گرفتن از محل هایی که داده باید در آنها تغییر کند
priority U لیست وسایل جانبی و اولویت آنها هنگام ارسال سیگنال وقفه .
c U استفاده از کامپیوتر برای آموزش به دانش آموزان و برآورد پیشرفت آنها
change U چاپ گرفتن از محل هایی که داده باید در آنها تغییر کند
trap U نرم افزاری که سیگنال وقفه را می پذیرد و روی آنها کار میکند.
name U لیست کلمات رزرو و دستورات در یک زبان و آدرس ها در کامپیوتر که به آنها مربوط می شوند
interrupt U لیستی از وسایل جانبی و خصوصیات آنها وقتی که سیگنال وقفه صادر می کنند.
statement U عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی به آنها اختصاص میدهد
activity U تعداد فایل هایی که در حال حاضر در مقایسه با کل آنها استفاده شده اند
lapped U ترکیب رنگهای چاپ شده به طوری که هیچ فاصلهای بین آنها نباشد
bind U چسباندن صفحات کاغذ بهم برای شکل دادن به آنها به صورت کتاب
binds U چسباندن صفحات کاغذ بهم برای شکل دادن به آنها به صورت کتاب
computer animation U تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت نرم آنها ایجاد شود
look ahead U عمل برخی CPUها برای بازیابی دستورات و بررسی آنها پیش از اجرا
statements U عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی به آنها اختصاص میدهد
lap U ترکیب رنگهای چاپ شده به طوری که هیچ فاصلهای بین آنها نباشد
activities U تعداد فایل هایی که در حال حاضر در مقایسه با کل آنها استفاده شده اند
interrupts U لیستی از وسایل جانبی و خصوصیات آنها وقتی که سیگنال وقفه صادر می کنند.
He bought them expensive presents, out of guilt. U او [مرد] بخاطر احساس گناهش برای آنها هدیه گران بها خرید.
networking U در یک شهر یا شهرهای مختلف که به آنها امکان ردو بدل کردن اطلاعات میدهد
names U لیست کلمات رزرو و دستورات در یک زبان و آدرس ها در کامپیوتر که به آنها مربوط می شوند
packing U عمل قرار دادن کالاها در جعبه و بسته بندی آنها برای مغازه ها
interrupting U لیستی از وسایل جانبی و خصوصیات آنها وقتی که سیگنال وقفه صادر می کنند.
hazard U طراحی تابع منط قی که تمام اشکالات ممکن و راه حل آنها را در نظر گرفته است
declaration U نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
tabling U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
tables U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
tabled U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
declarative statement U نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
table U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
hazarded U طراحی تابع منط قی که تمام اشکالات ممکن و راه حل آنها را در نظر گرفته است
hazarding U طراحی تابع منط قی که تمام اشکالات ممکن و راه حل آنها را در نظر گرفته است
vaccine U امکان نرم افزاری برای بررسی سیستم در مورد وجود ویروس و حذف آنها
vaccines U امکان نرم افزاری برای بررسی سیستم در مورد وجود ویروس و حذف آنها
length U تعداد داده هایی که در بافر ذخیره می شوند تا پردازنده آماده دریافت آنها شود
platonic cycle or year مدت گردش اجرام آسمانی درهمه مدارهای خود و برگشت آنها بوضوح نخستین
Recent search history Forum search
2New Format
119 hrs · Sometimes the good you try to do to help others, ends up being thrown back at your face. Do things for Allah's sake, not to please people.
1They decided to buy the company outright.
1to as
1offshoring
1چندمین
1Can't send messages to non-contact (Telegram F.A.Q)
2ظروف یکبار مصرف بصورت عامیانه به انگلیسی چی میشه
0در حال حاضربا نماینده آنها مشکل پیدا کرده ایم
0این است که
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com